

همهی ما تمایل داریم در هنگام سخنرانی، تأثیر مثبتی بر روی مخاطبان خود بگذاریم و متقاعد کردن دیگران برایمان یک خواسته دائمی است. پس باید هنگام سخنرانی، به حرفی که میزنیم اعتقاد داشته باشیم. در اینصورت، حتی اگر مخاطب اعتقاد چندانی هم به سخنان ما نداشته باشد، باز هم ما را همراهی میکند و چه بسا در نهایت به آنچه میگوییم باور پیدا پیدا کند. واقعیت تأملبرانگیز این است که تنها تعداد اندکی از افراد در سخنرانی و متقاعد کردن دیگران موفق عمل میکنند، ولی متقاعدکردن از مهارتهایی است که همهی افراد باید آن را یاد بگیرند. برای رسیدن به اهدافمان در محل کار، خانه و در زندگی اجتماعی، باید یاد بگیریم چگونه دیگران را با خود همراه کنیم.
در نگاه اول، ممکن است بسیاری از ما احساس کنیم، امروز بیش از هر زمان دیگری میتوانیم حرفمان را به گوش هر کسی که میخواهیم برسانیم. حرف زدن با مردم و اظهار نظر در زمینه رویدادهای اجتماعی و فرهنگی سیاسی از هر زمان دیگری سادهتر به نظر میرسد، اما یک نکته را هم فراموش نکنیم؛ وقتی همه میتوانند حرف بزنند، تاثیرگذاری و شنیده شدن حرفهای ما باید تقویت شود. بنابراین، میتوانیم مهارت متقاعدسازی را به عنوان ابزاری برای دیده و شنیده شدن در زمینههای مختلف شخصی و شغلی در نظر بگیریم. متقاعدسازی در سه سطح اصلی رخ میدهد که باهم آنها را بررسی میکنیم.
مطالعه کنید:چگونه در مکالمه روان و با اعتماد به نفس صحبت کنیم.
کاهش مقاومت
نباید انتظار داشته باشیم که همواره بتوانیم با متقاعد کردن، نظر دیگران را تغییر دهیم. یکی از دستاوردهای متقاعدسازی میتواند کاهش مقاومت دیگران در برابر دیدگاه ما باشد. فرض کنید مدیر یا همکار یا همسر یا یکی از دیگر اعضای خانواده با یکی از تصمیمهای شما مخالف است و تاکید دارد که شما تصمیم نادرستی گرفتهاید. اگر شما بر این باور هستید که تصمیمتان درست است، ممکن است مهارت متقاعدسازی شما باعث شود اطرافیان و نزدیکان مسئولیت تصمیمات اصلی را بر عهدهی خودتان بگذارند. این یک قدرت ارزشمند و مهم است و قطعاً مثالی از متقاعدسازی محسوب میشود.
پذیرش بیرونی
دستاورد دیگر متقاعدسازی میتواند متابعت و پذیرش بیرونی باشد. به این معنا که طرف مقابل، حرف شما را قبول میکند و خواستهی شما را هم میپذیرد و حتی به شما در انجام هدفتان کمک میکند، اما در درون خود با تصمیم یا نظر یا خواستهی شما مخالف است یا حداقل آن را نپذیرفته است. در بحث رفتار سازمانی، بسیاری از متابعتها و پیرویهای کارکنان از مدیران در این گروه قرار میگیرند. قرار نیست مدیر یا والدین، بتوانند همکاران یا فرزندان را از صمیم قلب نسبت به یک موضوع قانع کنند. در بسیاری از موارد، همین که رفتار مورد نظر تغییر کند یا در راستای خواستههای شما قرار بگیرد، مصداقی از متقاعدسازی است.
تغییر باورهای درونی
این همان سطحی است که آرزوی بسیاری از مدیران و والدین است. در ادبیات مدیریت، کسانی که به این سطح میرسند، معمولاً به جای مدیر، به عنوان رهبر سازمان شناخته میشوند. در این موقعیت دیدگاه و نظر رهبر سازمان میتواند باور درونی افراد را هم تغییر دهند. اینها همان کسانی خواهند بود که هنگام بیدار شدن، از اینکه چنین فرصتی را دارند که زودتر بیدار شوند و به سر کار بروند، خوشحال میشوند. در ادامه مطلب به ۷ نکته ضروری مربوط به متقاعد کردن میپردازیم.
۱- بیپروا و دارای اعتماد به نفس باشید
ممکن است همه جا برای انجام هر کاری این توصیه را شنیده باشید. بله، چون واقعاً مسئله ی مهمی است. شما خود باید به عقاید و نظراتتان ایمان داشته باشید تا بتوانید دیگران را هم متقاعد به قبول آنها کنید.
۲- اعتماد آنها را جلب کنید
مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بیریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید.
۳- فروتن باشید
کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. هیچ وقت هم فکر نکنید که خیلی زود موفق به متقاعد کردن آنها خواهید شد، واقع بین باشید و همیشه این احتمال را بدهید که شکست بخورید.
۴- منافع شخصیشان را به آنها یادآور شوید
وقتی منافع شخصی افراد را از یک ایده به آنها توضیح دهید، شانس بیشتری برای متقاعد کردن آنها دارید. چون آنچه از این نظر گیرِ آنها میآید آن چیزی است که همه به آن فکر میکنند. برای انجام این مسئله ابتدا باید نیازهای مخاطبینتان را دریابید. توجه آنها را با گفتن نیازهایشان جلب کرده و به آنها بگویید که چگونه میتوانید آنها را راضی کنید.
۵- از قانون بده بستان استفاده کنید
زمانی که برای کسی کاری انجام میدهید و یا لطفی در حق او میکنید، او طبعا خود را به شدت موظف میداند که لطف شما را جبران کند. این اصل «بده بستان» است؛ اجباری اجتماعی برای اینکه در مقابل لطفی که طرف مقابل در وهلهی اول به شما کرده، کاری در جهت جبران آن برای او انجام دهید. بازاریابها معمولا این رویکرد را با روشهایی از جمله تخفیف، یکی بخر دوتا ببر و غیره، که تأثیر بهسزایی در متقاعد کردن مشتری دارد، پیاده میکنند.
۶- کاریزماتیک باشید
افرادی که سعی در متقاعد کردن دیگران دارند، باید ظاهری جذاب، محکم و مطمئن داشته باشند. این مسئله در پیامهای سیاسی نمود بیشتری دارد. مردم، اغلب از رهبران کاریزماتیک پیروی میکنند، حتی زمانی که با مواضع آنها مخالف هستند. بنابراین سعی کنید همیشه در هنگام مذاکره، لبخند به لب داشته باشید، به طرف مقابل خود احساس خوب داشته و برای او شنونده خوبی باشید.
۷- مقایسه کنید
در این روش معمولا دو چیز با هم مقایسه میشود. سخنرانان از این روش برای مقایسه بین موضوع جدید و موضوعی که برای مخاطب، آشنا و شفاف است، استفاده میکنند. مزیت استفاده از این روش آن است که ایدههای مختلف را میتوان در عبارتی کوتاه یا با بیان چند کلمه، توضیح داد. در ضمن ما یک پکیج آموزشی هیپنوتیزم کلامی را آماده کردهایم که در آن نکات مهم و اصول مذاکره را با شیوه تئوری و عملی نشان میدهیم.
چگونه آن را بهبود دهیم؟
ما از نظر مفید شما قدردانی می کنیم
از نظر شما برای بهبود مطالب استفاده می شود